مفهوم خانه؛ مکانی فیزیکی نیست، بلکه تصویری ذهنی است. خانه پوستهای است برای زندگی کردن و مکانی برای رسیدن به آرامش و آسایش است. خانه دارای دو بعد معنا و مفهوم است که این دو بعد باهم متفاوت هستند. بُعد معنای خانه؛ امری عینی و مکانی که انسان در آن زندگی می¬کند اما بعد مفه أکثر
مفهوم خانه؛ مکانی فیزیکی نیست، بلکه تصویری ذهنی است. خانه پوستهای است برای زندگی کردن و مکانی برای رسیدن به آرامش و آسایش است. خانه دارای دو بعد معنا و مفهوم است که این دو بعد باهم متفاوت هستند. بُعد معنای خانه؛ امری عینی و مکانی که انسان در آن زندگی می¬کند اما بعد مفهوم خانه امری ذهنی (تصور ذهنی) است؛ برای دستیابی به مفهوم خانه باید ذهن هر فرد در ارتباط با خانه را مورد تحلیل و بررسی قرارداد. در دنیای امروزی که بهسرعت در حال تغییر است، مفهوم خانه بهطور فزایندهای برای بزرگسالان و هم برای کودکان پیچیده شده است. با ظهور جهانیشدن، شهرنشینی و پیشرفتهای فنّاورانه، مفهوم سنتی خانه بهعنوان مکانی ثابت و پایدار به چالش کشیده شده است. درنتیجه، نیاز روزافزونی به انجام تحقیقات در مورد مفهوم خانه برای کودکان برای درک بهتر اهمیت و تأثیر آن بر رشد آنها وجود دارد. تحقیق در مورد مفهوم خانه برای کودکان میتواند عواملی را که به احساس خانه کمک میکنند و چگونگی تأثیر آنها بر رفاه و رشد کودکان روشن کند. هدف نوشتار از این پژوهش؛ سنجش تطبیقی مفهوم خانه در میان کودکان 9_10 ساله دو شهر شیراز و نوجین است. روش تحقیق، بهصورت تحلیل محتوا با استفاده از قیاس استدلالی ربایشی و گردآوری اطلاعات بهصورت مطالعات کتابخانه¬ای و اسنادی و مقالات فارسی و لاتین و تحقیقات میدانی است؛ که با تحلیل و بررسی 30 نمونه از نقاشی¬های کودکان این دو شهر، می¬توان به شباهتها و تفاوتهای تصویر ذهنی آنها از مفهوم خانه دست¬یافت؛ که درنتیجه؛ از این بررسی و تحلیل شباهتها و تفاوتها می¬توان به تعدادی کد مفهومی دستیافت. از جمع¬بندی این کدهای مفهومی، می¬توان به مفهوم خانه از نظر کودکان این دو شهر، به مواردی شامل آرامش، راحتی، آسایش، امنیت و رفاه در خانه دست¬یافت.
تفاصيل المقالة
مدارک تصویری، ازجمله مهمترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب میشوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااینحال، ظرفیتها و اهمیت ویژهای که این نقاشیها دارند، بهطور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفتهاند. ازاینرو، نیاز أکثر
مدارک تصویری، ازجمله مهمترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب میشوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااینحال، ظرفیتها و اهمیت ویژهای که این نقاشیها دارند، بهطور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفتهاند. ازاینرو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیقتر این نقاشیها و تأثیرات آنها بر معماری، احساس میشود. مکتب هرات، بهعنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را بهطور واقعی بازنمایی کند و این بهطور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگیهای واقعگرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقعگرایی تزئینات کاشیکاری نقاشیهای بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات بهصورت میدانی» و «برداشت نگارههای بهکاررفته در مستندات» بهعنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونهگیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگارههای بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگارههای وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار میپردازد.
تفاصيل المقالة